اس ام اس عاشقانه-سری پانزدهم
عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو / عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام .
=================
روز اول خیلی اتفاقی دیدمت...
روز دوم الکی الکی چشمهام به چشمت افتاد...
هفته بعد دزدکی بهت نگاه کردم...
ماه بعد شانسی به دلم نشستی
و
حالا سالهاست یواشکی دوست دارم
=================
تو را ای گل کماکان دوست دارم / به قدر ابر و باران دوست دارم / کجا باشی کجا باشم مهم نیست / تو را تا زنده هستم دوست دارم .
==================
عاشقت خواهم ماند، بی آنکه بدانی دوستت خواهم داشت
بی آنکه بگویم درد دل خواهم گفت بی هیچ گمانی گوش خواهم داد
بی هیچ سخنی در آغوشت خواهم گریست بی آنکه حس کنی در تو ذوب خواهم شد
بی هیچ حراراتی اینگونه شاید احساسم نمیرد
================
عشق دیگر از شفقت بر کنار افتاده است
هرچه عاشق زارتر معشوق از او بیزارتر . . .
=================
اگر بدانی جایگاهت کجاست ، مرا باور میکنی
اگر بدانی چقدر دوستت دارم ، درد مرا درمان میکنی
تو عزیزی برایم ، تو بی نظیری برایم ، حرف دلم به تو همین است ، قلبت می ماند تا آخرین نفس برایم
=================
من نه آنه بودم که آسان رفتم اندر دام عشق
آفرین بر فرط استادی آن صیاد باد . . .
=================
یک لحظه نشد خیالم آزاد از تو
یک روز نگشت خاطرم شاد از تو
دانی که ز عشق تو چه شد حاصل من
یک جان و هزار گونه فریاد از تو
=================
عشق تو به تار و پود جانم بسته است
بی روی تو درهای جهانم بسته است
از دست تو خواهم که برآرم فریاد
در پیش نگاه تو زبانم بسته است
=================
گاهی اوقات آرزو می کنم ای کاش تک پرنده ی عاشقی بودم که میان صدها هزار پرنده بتوانم به قله ی بلند سرزمین هستی برسم و پرواز کنان نغمه سر دهم که من شیدای تو و عاشقانه دوستت دارم .
=================
مشکلات به سبکی هوا ، عشق به عمق اقیانوس ، دوستی به محکمی الماس ، موفقیت به درخشانی طلا ، این ها آرزوهای من برای توست .
عاشقانه دوستت دارم
==================
چو عاشق می شدم ، گفتم : ربودم گوهر مقصود ، ندانستم که این دریا چه موج خون فشان دارد .
==================
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است ، همچو شهری که به روی گسل زلزله هاست .
==================
آسمانم انتهایش قلب توست / مهربان این آسمان از آن توست / آسمانم هدیه ای از سوی من / تا بدانی قلب من هم یاد توست .
===================
باز آمدنم به خدمتت دیر نشد / اندیشه مکن دلم ز تو سیر نشد / یک موی تو را به عالمی نفروشم / تو جان منی ، کسی ز جان سیر نشد .
===================
عجب جوش و خروشی بود عشقت / خراب باده نوشی بود عشقت / بهشتم را به سیبی داد بر باد / عجب آدم فروشی بود عشقت .
===================
نفست باران است ، دل من تشنه ی باریدن ابر ، دل بی چتر مرا میهمان کن .
===================
دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست
در گیتی و افلاك به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم
بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست
====================
شریکم با تو در این درد،منم مثل تو غم دارم،منم محتاج لبخندم،منم دستاتو کم دارم از این بازی طولانی،منم مثل تو دل گیرم منم با عشق درگیرم،منم بی عشق میمیرم!ا
====================
من در رودخانه عشقت اروم و اهسته قایقم را میراندم..قافل از این که پایان این روز زیبا به ابشاری سهمگین ختم میشود..نگران نیستم. حتی اگر از این ابشار سقوط کنم و زخمی و درمانده شوم،برکه ای آرام در انتظار من است
====================
منو میبو30؟ اگه نبو30خیلى لو30 ، مر30. نگى به كه30،خیلى نف30. عزیزم نتر30،از هر كى بپر30به این موضوع میر30كه تو واسم همه كه30
====================
گاه گاهی دل من می گیرد...بیشتر وقت غروب... آن زمانی که خدا نیز پر از تنهایی ست...و اذان در پیش است...من وضو خواهم ساخت...از خدا خواهم خواست که تو تنهانشوی ودلت پر ز خوشی های دمادم باشد...عاشقانه دوستت دارم.
====================
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم
چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم
به نفس های تو در سایه سنگین سکوت
به سخنهای تو با لهجه شیرین سکوت . . .
=====================
اینجا آسمان صاف تا قسمتی رومانتیک، همراه با غبار دوستی است
توده ای سلام به سمت شما در حرکت است
و احتمال ریزش بوسه دور از انتظار نیست !
=====================
برمستی من حد سزاوار زدند
با شک و یقین تهمت بسیار زدند
حلاج شدم ولی به کفرم سوگند
دلتنگ تو بودم که مرا دار زدند . . .
====================
گاه نمیدانم چه پیامی را بهانه کنم تا از حال آنکه روحم با اوست آگاه شوم
این بار که دلتنگی را بهانه کردم ،فردا را چه کنم ؟
====================
من آن مجنون تنهای غریبم
که از سهم دودستت بی نصیبم
به دل گفتم که روزی خواهی امد
ولی دل میداند اورا می فریبم . . .
====================
پای من خسته از این رفتن بود
قصه ام قصه دل کندن بود
دل که دادم به یارم دیدم
راهش افسوس جدا از من بود . . .
=====================
عاشقتم :
یک کلمه است با دنیایی از مسئولیت،
گفتنش هنر نیست،
مسئولیت پذیریش هنراست . . .
=====================
گاهی اوقات فکر کردن به بعضی ها، ناخودآگاه لبخندی روی لبانت می نشاند
دوست دارم این لبخند های بیگاه... و آن بعضی ها را...
=====================
دلم در حلقه غمها نشسته / زبانم بسته و سازم شکسته
وجودم پر ز شعر عاشقانست / تورا می خواهم و این ها بهانست . . .
======================
دلبرا هر طرفی در طلبت رو کردم/هر چه گل بود به عشق رخ تو بو کردم
آفتابا به سر عاشق دلخسته بتاب/تا نگویند که بیهوده هیاهو کردم . . .
======================
دخترک رفت ولی زیر لب این را میگفت :
" او یقینا پی معشوق خودش می اید "
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود :
" مطمئنا که پشیمان شده برمیگردد "
عشق قربانی مظلوم " غرور " است هنوز . . .
======================
بچهها هرگز مادرشان را زشت نمیدانند
سگها اصلا به صاحبان فقیرشان پارس نمیکنند.
اسکیموها هم از سرمای آلاسکا بدشان نمیآید.
اگر کسی یا جایی را دوست داشته باشید، آنها را زیبا هم خواهید یافت.
زیرا "حس زیبا دیدن" همان عشق است
=======================
میخواهمت چنانکه شب خواب را / می جویمت چنانکه لب تشنه آب را
حتی اگر نباشی می آفرینمت / چنانکه التهاب بیابان سراب را . . .
=======================
دستم بـه سمـت ِ تلفُـن مـیرود و
بـاز میگـردد
چـون کودکـی که به او گفتهاند
شیرینـی روی میـز
"مــال ِ مهمانهـاست"
=======================
دل نزد تو است اگرچه دوری ز برم / جویای توام اگر نپرسی خبرم
خالی نشود خیالت از چشم ترم / در قلب منی اگرچه جای دگرم . . .
========================
غم ساخت کار دل، ز نوا می توان شناخت / ظرف شکسته را، ز صدا می توان شناخت
=========================
رفتی و ندیدی که چه محشر کردم
بااشک تمام کوچه را تر کردم
دیشب که سکوت خانه دق مرگم کرد
وابستگی ام را به تو باور کردم . . .
==========================
خیره است چشم خانه به چشمان مات من
خالی است بیصدا و سکوتت حیات من
حق السکوت میطلبد از لبان تو
چشمان لا ابالی و لبهای لات من !
=========================
یارم از من بی سببب رنجیدورفت/گریه را دید و برمن خندید و رفت
وقت رفتن دیگر از ماندن نگفت/قصه ناگفته هارا نشنید و رفت
تشنه بودم همچو دشتی پر عطش/مثل باران بر تنم بارید و رفت
گل فراوان بود از باغ من/غنچه ای نشکفته را برچید و رفت . . .
=========================
آن عشق که دیده گریه و آموخت ازو
دل در غم او نشست و جان سوخت ازو
امروز نگاه کن که جان و دل من
جز یادی و حسرتی چه اندوخت ازو . . .
========================
سلامتیه حرفایی که نه میشه اس ام اس کرد
نه تو چت تایپ کرد
نه میشه پای تلفن گفت
حرفایی که فقط مال وقتیه
که تو رو در آغوش دارم . . .
=======================
وسعت دوست داشتن همیشه گفتنی نیست
پس به وسعت تمام ناگفته ها دوستت دارم . . .
=======================
پیوسته دلم دم به هوای تو زند / جان در تن من نفس برای تو زند
گر بر سر خاک من گیاهی روید / هر برگی از آن بوی وفای تو زند . . .
=======================
عشق ،یعنی که تکان خورده و سرپا بشویم
زورکی هم که شده در دل هم جا بشویم
آنقَدَر صبر که شاید علفی سبز شود
پای هم پیر شویم و متوفّی بشویم !
========================
برای تو، من یک اشتباه بزرگ در زندگیت بودم!
برای من، تو همیشه بزرگترین افتخار زندگیمی !
========================
کار سختی ستْ دوست نداشتنِ تو
باید برای خودم
کار دیگری دست و پا کنم . . .
=========================
عشق یعنی جسم و جانم مال تو / عشق یعنی پرسش از احوال تو
عشق یعنی از خودم من خسته ام / عشق من ، به تو دل بسته ام . . .
=========================
فیزیک بعدترها ثابت می کند
در روزهای بارانی
جای خالی آدم ها بزرگتر می شود . . .
========================
کوچه پس کوچه این شهر تو را می بوید
عطر خوش بوی تنت ناب تر از مُشک و گلاب
بوسه ای از لب شیرین تو شد سهم دلم
این غزل جای من امشب شده بد مست و خراب . . .
=======================
کاش یه روزی «ویکی لیکس» افشا کنه که چقدر دوستت داشتم و بهت نگفتم !
=======================
می توانی بروی قصه و رویا بشوی
راهی دورترین گوشه دنیا بشوی
من و تو مثل دوتا رود موازی بودیم
من که مرداب شدم کاش تو دریا بشوی . . .
=======================
در شادی من شریک باش ای ساعت / در فکر لباس شیک باش ای ساعت / تعجیل بکن ، دلم برایش تنگ است / کم عاشق تیک و تاک باش ای ساعت .
************
*عجب خیاط ماهری است دنیا ، که دل هیچکس را برای ما تنگ ندوخت !
************
دلم بی لبت نای ماندن ندارد / لبم بی دلت جای خواندن ندارد / بی لب و بی دل ، توان بود ولی / سرم بی تبت پای ماندن ندارد
************
کسی چه میداند که امروز چند بار فرو ریختم ، از دیدن کسی که تنها لباسش شبیه تو بود .
************
با اینکه ازم دوری اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم ، میبینم سر جاتی !
************
رشته ی محبت را باید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد .
************
همیشه در ریاضیات ضعیف بودم ، سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو ، شد فقط من !
************
من و دل همنفسیم با نفس خیال تو / نفسم ، همنفسم ، هر نفسم فدای تو .
************
خداوندا ، جای سوره ای به نام "عشق" در قرآن تو خالیست ، که اینگونه آغاز شود : و قسم به روزی که دلت را میشکنند و جز خدایت مرهمی نخواهی یافت .
************
یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم / شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم ؟
================
از دل کوچه گذشتم از میون جاده ی خیس
این مسیر بدون برگشت که واسم هیچ آشنا نیست
میخوام آرامش بگیرم من که تو غصه اسیرم
حق من نیست مثل سایه توی تنهایی بمیرم...
.************
کاش میشد هیچکس تنها نبود
کاش میشد دیدنت رویا نبود
گفته بودی باتو میمانم ولی
رفتی و گفتی که اینجا جا نبود
سالیان سال تنها مانده ام
شاید این رفتن سزای من نبود
من دعا کردم برای بازگشت
دستهای تو ولی بالا نبود
باز هم گفتی که فردا میرسی
کاش روز دیدنت فردا نبود ...
************
یه نفر یه جایی تنها روز و شب از تو میگه از تو میخونه
واسه تو می نویسه اما تو نیستی تو نمیشنوی
و نمیدونه چی میشه و همش ای کاش و ای کاش ...خسته شده خدایا ....
فقط تو میتونی به دادش برسی
بیا و بمون کنارم واسه همیشه... نگو نمیشه ...
************
فقط گوشه چشمی از نگاه خدا برای خوشبختی همه انسانها کافیست
این نگاه را برایت آرزو میکنم ...
************
می نویسم: " د ی د ا ر"
تو اگر بی من و دلتنگ منی یک به یک فاصله ها را بردار
************
زیباترین ستایش ها نثار کسی که کاستی ها و لغزش هایم را میداند
و باز هم دوستم دارد....
************
سنگ هایی که به دیوار فراق تو زدم
کعبه میشد من اگر خانه بنا می کردم ...
**********
بهانه های دنیا تو را از یادم نخواهد برد...
من تو را در قلبم دارم
نه در دنیا ...
************
دعا می کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را
در انحصار قطره های اشک نبینم
دعا می کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم
دعا می کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد
همیشه از حرارت عشق گرم باشد
من برایت دعا می کنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند
برای شاپرک های باغچه ی خانه ات دعا می کنم
که بال هایشان هرگز محتاج مرهم نباشند
من برای خورشید آسمان زندگیت دعا می کنم که هیچگاه غروب نکند
************
لمس کن کلماتی را
که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدر جایت خالیست...
تا بدانی نبودنت آزارم می دهد...
لمس کن نوشته هایی را
که لمس ناشدنیست و عریان...
که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد
لمس کن گونه هایم را
که خیس اشک است و پر شیار...
لمس کن لحظه هایم را...
تویی که می دانی من چگونه
عاشقت هستم٬
لمس کن این با تو نبودن ها را
لمس کن...
همیشه عاشقت میمانم
دوستت دارم ای بهترین بهانه ام
************
هر شعر
گریز از یک گناه بود
هر فریاد
گریز از یک درد
و هر عشق
گریز از یک تنهایی عمیق
افسوس که تو
هیچ گریزگاهی نداشتی...!
************
با تو بوده ام ، همیشه و در همه جا
با تو نفس کشیده ام ، با چشمان تو دیده ام
مرا از تو گریزی نیست
چنانکه جسم را از روح و زمین را از آسمان و درخت را از آفتاب
تو دلیل من برای حیات بودی و هستی
و چنان با این دلیل زیسته ام که باور کرده ام
علت بودن من تو هستی
پاسخ من به آغاز و پایان زندگی این است
« همیشه با تو »
************
به تو که فکر می کنم
بی اختیار
به حماقت خود لبخند می زنم
سیاه لشکری بودم
در عشق تو
و فکر می کردم بازیگر نقش اولم ...
افسوس...
************
اگر سرت رو روی سینه ام بگذاری
هیچ صدایی نخواهی شنید ...
قلبِ من طاقت این همه خوشبختی رو نداره !
===========
هم رنگ تمام آرزوهای منی/ غارتگرجان ومال و دنیای منی
بی تونفس کشیدنم ممکن نیست/ساده بگویم که همه دنیای منی . . .
*********
هیچ میدانی ؟
جای “عزیزم غصه نخور” های تو را
دیازپام گرفته است . . .
*********
اگر خوبان عالم جمع باشند / یقینا نزد من ، تو بهترینی
اگر از خوبترها حلقه سازند / تو در آن حلقه ، میدانم نگینی . . .
*********
اگر دوستم داری بلند فریاد بزن حتی اگرنشنوم باورت می کنم عشقم . . .
*********
گاهی فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که
خیلی دوستش دارم . . .
*********
تمام قندهای توی دلم را آب کردم برای تو
تویی که چایت را همیشه تلخ می خوری . . .
*********
نیمه گـُمشده ام نیستی که بـا نیمه ی دیگــر به جُستجویت برخیزم
تو… تمام گُمشده منی . . .
*********
غمگینم ، مثل پیرزنی که آخرین سرباز برگشته از جنگ ، پسرش نیست . . .
*********
تو نیامده بودی که جای خالیت را پر کنی
آمده بودی ببینی من با جای خالیت چه می کنم . . .
*********
دیگر فرصتی برای پیامک نیست ، دست واژه ها را می گیرم و به دیدنت می آیم
دلتنگیت در هیچ پیامی نمی گنجد . . .
*********
پروردگارا ، آرامش را همچون دانه های برف ، آرام و بیصدا
به سرزمین قلب کسانیکه برایم عزیزند ، بباران . . .
*********
دوستت دارم ، رازیست که در میان حنجره ام دق میکند ، وقتی که نیستی . . .
*********
به جان چشمانت قسم
اینبار آنچنان رفتنی ام …
که ، کاسه های آب را هم قسم دهی
نه آن روزها باز میگردند و نه من . . .
*********
همه ی بغض من
تقدیم غرورت باد!
غروری که
لذت دریا را به چشمانت حرام کرد . . .
*********
نفسم ، تو در شمالی و من در جنوب
کاش دستی نقشه را از میانه تا کند . . .
*********
وقتی کسی رو دوست داری ، این یه چیزه !
وقتی کسی تو رو دوست داره ، این یه چیز دیگه !
اما وقتی کسی رو دوست داری که تو رو دوست داره
این یعنی همه چیز !
*********
محصولها را که برداشت میکنند ، بیچاره مترسکها که فراموش میشوند . . .
*********
کاش میدونستی مهم تر از دلم اعتمادم بود که شکستی . . .
*********
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است
داشتن ِ بعضی ها تنهاترت می کند . . .
*********
پرسیدند : دوستش داری ؟
گفتم : دنیای من است
گفتند : دوستت دارد ؟
گفتم : تنها سوال من است
============
عشق یعنی پاک بودن در فساد / آب ماندن در دمای انجماد . . .
================
در شادی من شریک باش ای ساعت / در فکر لباس شیک باش ای ساعت
تعجیل بکن ، دلم برایش تنگ است / کم عاشق تیک و تاک باش ای ساعت . . .
================
کل اسم های تو موبایلم رو به اسم تو تغییر دادم
حالا هرروز بهم زنگ میزنی
یکبار هم نه ، چند بار ، تازه تغییر صداهم میدی
من که میدونم تو هم دلت تنگ منه . . .
=================
همیشه در ریاضیات ضعیف بودم
سالهاست دارم حساب میکنم چگونه من بعلاوه ی تو ، شد فقط من . . .
==================
تو که با دیگرانت بود میلی / چرا یادت مرا بشکست خیلی ؟
مگر قصدت پریشانی ما بود / که عشق ما نشد مجنون و لیلی . . . ؟
==================
با اینکه ازم دوری اما هر وقت دستمو میزارم رو قلبم ، میبینم سر جاتی !
====================
باران که می بارد همه چیز تازه می شود
حتی داغ نبودنِ تو . . .
====================
اگر تنهایی ام چشم مرا بست / اگر دل از تنم افتاد و بشکست
فدای قلب پاک آن عزیزی / که در هر جا که باشد یاد ما هست . . .
=====================
قدِ تو به عشق نمیرسید
غرورم را زیر پایت گذاشتم تا برسد ، اما باز هم نرسید . . .
====================
گـفـت : بـگـو ضـمـایـر را
گـفـتـم : مــَن مـَن مـَن مــَن مَــن مــَن
گـفـت:فــقـط مــن ؟
گـفـتـم: بـقـیـه رفـتـه انـــد . . .
===================
دگر درد دلم درمان ندارد / مسیر عاشقی پایان ندارد
مرا در چشم خود آواره کردی / نگاهت دور برگردان ندارد . . .
===================
رشته ی محبت را باید به ضریح دلی بست که خیال کوچ کردن نداشته باشد . . .
==================
دلم درد می کند
انگار
خام بودند
خیال هایی که به خوردم داده بودی . . .
====================
یارم از بهر فراقت به کجا سر بزنم / شوق دیدار تو دارم ، به کجا پر بزنم . . . ؟
====================
امان از این بوی پاییزی و آسمان ابری ، که آدم نه خودش میداند دردش چیست
و نه هیچ کس دیگر ، فقط میداند که هرچه هوا سردتر میشود ، دلش آغوش گرم میخواهد .
===================
نیمه ی گمشده ام نیستی که با نیمه ی دیگر به جستجویت برخیزم
تو تمام گمشده ی منی . . .
=====================
شاید با هم بودن سخت تکرار شود
اما به یاد هم بودن را هر لحظه میتوان تکرار کرد . . . .
=====================
بی سر و پایم سر وپایم توباش
مانده ی راهم ره و هادی تو باش
گر برهند عالم و آدم ز من
آبر و عزّت و جاهم تو باش . . .
=====================
در دلم حس غریبی ست که یک مرغ مهاجر دارد
و چه اندوه عجیبی ست که در خلوت دل
یاد یک دوست نباشد که تو را غرق تماشا سازد . . .
=====================
قلبم تهی ز شوق و رنگ / قلبم را جنگ آب و نهنگ
قلبم تباه ز تاریکی و ننگ / قلبم مرده درآغوش سنگ . . .
====================
پاهایم را که درون آب می زنم، ماهی ها جمع می شوند
شاید این ها هم فهمیده اند / عمری “طعمه روزگار”بوده ام . . .
====================
بی تو اما عشق بی معناست ، می دانی؟
دستهایم تا ابد تنهاست ، می دانی؟
آسمانت را مگیر از من ، که بعد از تو
زیستن یک لحظه هم ، بی جاست ، می دانی؟
=====================
آن نازنین کجاست که یادم نمیکند / صد غم به سینه دارم و شادم نمیکند
یک لحظه آنکه بی من هرگز نمی نشست / امشب به یاد کیست که یادم نمیکند . . .
******
میگن دوره اربابی تموم شده
پس تو اهل کدوم تباری که ما هنوز غلامتیم !؟
******
امروز روز ملی گلها ست
“روزت مبارک”
این پیام رو برای تمام کسانی که عطر شون رو دوست داری بفرست.
******
گفت مجنون گر همه روی زمین / هر زمان بر من کنندی آفرین
من نخواهم آفرین هیچ کس / مدح من دشنام لیلی باد و بس . . .
******
لبریز غزل بیا همی آهسته / چون آیه بخوان مرا کمی آهسته
آهسته مرا رها بکن از سر عشق / تا در تو رها شوم دمی آهسته . . .
******
ما هرچه دویدیم به مقصد نرسیدیم / از عشق به جز مزه ی تلخش نچشیدیم . . .
******
دیری است ندیده ام من الماس تنت
عابــر نشـــدم به کــــوچه یاس تنت
تبریز چـــــرا شده است فصل تن تو
خـــــواهم برسم به بندر عباس تنت !
******
گرچه کردم ذوقها از آشناییهای او / انتقام از من کشید، آخر جداییهای او . . .
******
نقش ِچشمان ِخمارت ، چه کشیدن دارد ! / سایه ساران ِدو زلفت ، چه لمیدن دارد !
آن قدر خوب و ملیحی که به یک جرعه نگاه / حس مستی لبت طعم چشیدن دارد . . .
******
بی رویت آینه کدر خواهد شد / آهم در شهر منتشر خواهد شد
چون بمبی ساعتی دلم در سینه / با تاخیر تو منفجر خواهد شد . . .
******
هیچ میدانی ؟
جای قول و قرارهایمان امن است ، زیر پاهای تو !
******
گهگاهی سفری کن به حوالی دلت
شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد . . .
******
پر است خلوتم از یاد عاشقانه او / گرفته باز دل کوچکم بهانه او
نسیم رهگذر این بار هم نیاورده / به دست قاصدکی نامه یا نشانه او . . .
******
شاهزاده ی عشقی که غلامت شده ام / پابند تو و اسیر دامت شده ام
گویند کبوتری وفادار تر از طوقی نیست / طوقی صفتم ، جلد مرامت شده ام . . .
******
نگی که ما گداییم / نگی که بی وفاییم
ما اهل هر کجاییم / مخلص بعضی هاییم !
******
اگر چه عاشقی پر شور بودیم / به خود نزدیک و از هم دور بودیم
شب و روز از جدایی میسرودیم / من و تو وصلهای ناجور بودیم . . .
******
درد یک پنجره را پنجره ها میفهمند
معنی کور شدن را گره ها میفهمند
سخت است بالا بروی ساده بیای پایین
قصه ی تلخ مرا سرسره ها میفهمند
یک نگاهت به من آموخت که درحرف زدن
چشم ها بیشتر از حنجره ها میفهمند . . .
******
امشب شب رویای تو بود و تو نبودی / در دل همه آوای تو بود و تو نبودی
دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد / در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی . . .
******
هر سحر آفتاب من بودی
همه شب ها شهاب من بودی
ور شکستم بدون چشمانت
تو تمام حساب من بودی . . .
******
دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست / در گیتی و افلاک به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم / بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست . . .
******
دل خوش میطلبم سیری چند ؟ / پای در بند به زنجیری چند ؟
با چنین باده و جامی ساقی / تو بگو عشق و صفا سیری چند . . . ؟
******
امشب ز غمت میان خون خواهم خفت / وزبسترِ عافیت برون خواهم خفت
باور نکنی خیال خود را بفرست / تا در نگرد که بی تو چون خواهم خفت . . .
******
قلب کال مـن
در فصل دست های تــو می رسـد
فصـلی برای تمـــــام رؤیــاها
دستــی برای تمـــام فصل ها . . .
******
من به زنجیر وفای تو اسیرم چه کنم
گر نیایی به خدا بی تو بمیرم چه کنم
در هوای غم عشق تو ز خود بی خبرم
که من از عشق تو محتاج و فقیرم چه کنم . . .
******
اشک خیمه زده بر صفحه ی چشم نگرانم
چنـد روزیسـت که دلواپسـم و بـد نگرانم
کوچه از رهگذر سرد غمت زار و گرفته ست
شب بی تابش ماه روی تو برده امانم . . .
******
کمی گیجم کمی منگم عجیب است
پریده بی جهت رنگم عجیب است
تو را دیدم همین یک ساعت پیش
برایت باز دلتنگم عجیب است !
******
مـــرا یک شــب تحمل کن که تا باور کنـی ای دوست
چگونـه با جنون خود مـدارا میکنم هـر شــب . . . !
******
دلم را ساده گیر آورده ای تو
نه مستاجر ، اسیر آورده ای تو
تمام رهن قلبت پیش پیش است
نگو بازم که دیر آورده ای تو….!
=============
بی ” تــو “ کنار این خاطره ها نشستن دل می خواهد…
که من ندارم….باور کن !
==============
اینقدر…ورق های زندگیم را…
بهم نریز…!
حکم…همان دل است…
==============
عاشق تر از همه ما موش کوری است که زیبایی جفتش را چشم بسته باور دارد
=================
در بند خویش بودن
معنای عشق نیست
چونان که زنده بودن
معنای زندگی
===============
بگذار مرز تنهایی را رد کنم …
ببین…گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد..
===============
من که می دانم…
به کودکی هم اگر برگردم…
تو همان شیشه ی شیر گمشده ام میشوی…
================
مرا ببوس
نه یک بار که هـــــزار بار …
بگذار آوازه ی عشق بازیمان
چنان در شهر بپیچد
که روسیاه شوند
آنها که بر سر جدایی مان
شرط بسته اند …!
==================
عشق آن نیست که به هم خیره شویم عشق آن است که هر دو به یک سو بنگریم
==================
_آنتونی ولسنت اگزوپری ـ شیفتگی یعنی محو چشمان کسی شوی اما ندانی چشمهای او چه رنگی هستند!
===================
_آلفونس دو لامارتین شاعر فرانسوی_
اندکی تاب بیار،
تا تو را رسم کنم!
تا تو را نه …
بودن پیش تو را وصف کنم …
==================
دنیای آدم برفی ها دنیای ساده ایست..
اگر برف بیاید هست..
اگر برف نیاید نیست..
مثل دنیای مــن..
اگر تــو باشی هستم..
اگر نباشی …..!
===================
بگذار مرز تنهایی را رد کنم …
ببین…گذرنامه ام فقط مهر لبهایت را کم دارد..
===================
بی ” تــو “کنار ِ این خاطره ها نشستن دل می خواهد…
که من ندارم….باور کن !
===================
زیبایی عشق به سکوت است نه فریاد ، پس با تمام سکوتم دوستت دارم . . .
====================
من تو را هنوز مثل تمام شدن مشق شبم دوست دارم
====================
زیباترین ستایش ها نثار کسی که کاستی ها و لغزش هایم را میداند
و باز هم دوستم دارد….
=====================
دلم بی لبت نای ماندن ندارد / لبم بی دلت جای خواندن ندارد / بی لب و بی دل ، توان بود ولی / سرم بی تبت پای ماندن ندارد
=====================
کسی چه میداند که امروز چند بار فرو ریختم ، از دیدن کسی که تنها لباسش شبیه تو بود
=====================
تکرار شو شاید ما سهم هم باشیم
شاید به جرم عشق ما متهم باشیم
باز در حضور تو آشفته خویشم
در سفره عشقت درویش درویشم. . .
=====================
میشه پروانه بود و به هر گلی نشست
اما بهتره مثل تو مهربون بود و به هر دلی نشست . . .
======================
ب و هوای دلم آنقدر بارانیست
که رخت های دلتنگی ام را
مجالی برای خشک شدن نیست
اینگونه است که دلم برایت همیشه تنگ است .
=====================
گر چه عاشقی پر شور بودیم / به خود نزدیک و از هم دور بودیم
شب و روز از جدایی میسرودیم / من و تو وصلهای ناجور بودیم . . .
=======================
مبادا مثل برگی زرد باشیم / رفیق مردم بی درد باشیم
مزن بر عاشقان از پشت خنجر / بیا ای دل همیشه مرد باشیم . . .




